برنامه سخیف خندوانه تصویری از قانقاریای فرهنگی است
شوخی جناب خان با دورههای تاریخی باستان شناسی و میراث فرهنگی با واکنش تند عضو هیئت علمی دانشگاه تهران همراه شده است. بخشی از برنامه خندوانه به طنزی درباره دورههای باستان شناسی و میراث فرهنگی اختصاص داشت که این بخش با واکنش رئیس موسسه باستان شناسی دانشگاه تهران و یادداشت دکتر حکمت الله ملاصالحی عضو هیئت علمی دانشگاه تهران همراه شد. این بخش از برنامه خندوانه را اینجا ببینید.
دکتر ملاصالحی درباره این ویدئو نوشته است: یادداشت کوتاهی که از محضر مخاطبان ارجمند ما می گذرد به پیشنهاد رئیس موسسه باستان شناسی دانشگاه تهران و نقد به جا و به حقی که ایشان درباره محتوای یکی از برنامههای خندوانه درباره مواریث فرهنگی و مآثر تاریخی کشور داشتهاند به رشته تحریر درآمده است. اتفاقا” در طنز تلخ برنامه خندوانه درباره مآثر تاریخی و مواریث فرهنگی کشور آن هم در حضور یکی از میراثیان میهنی نکتههای ظریف و مهم و تامل برانگیز فراوان هست که به پارهای از آنها در اینجا فهرستوار اشاره میشود:
نخست آنکه به ما میگوید؛ جامعه ما تا چه میزان فاقد آگاهی تاریخیست .آگاهی تاریخی که در عالم مدرن درصف مقدم تصمیمگریهای ی و فرهنگی و مدنی و معنوی دولتیان دنیای مدرن ایستاده است و در معادلات و مناسبات ی دولتها نقش تعیین کننده بر شانه میکشد.
دو دیگر آنکه از فحوای آن برنامه چنین استنباط میشود که مردم ما تا چه میزان نسبت و تعلق خاطرشان را به گذشته خویش از کف دادهاند و یا به مفهوم دقیقتر به بخش عظیمی از سنت و میراث و تاریخ خود تعلق خاطر ندارند و به آن احساس دلبستگی نمیکنند.
سه دیگر آنکه با مآثر تاریخی و مواریث فرهنگی خود نمیتوانند نسبت برقرار کنند. علی الخصوص نسبت و رابطهای باستان شناسانه که در دوره جدید بر اندیشه و احساس و روان و رفتار انسان روزگار ما سروری میکند. تاریخ ملی برایش فراموش شده است. انگیزه و اندیشه ملی به سرزمینی که درآن زندگی میکند ندارد. حتی وقتی مورخ یا باستان شناس هم هست اصلا” نمیداند بر چه مورخ یا باستان شناس است.
چهارم آنکه همه چیز برایش سودا و سود است. این چیزیست که خلاء مدنی و معنوی که با آن دست وپنجه میفشارد میتواند پر کند.
پنجم آنکه در برزخ بیتاریخی بسر میبرد و فهم درستی از زمان تاریخی ندارد. دچار نوعی زمان پریشی یا انا کرونیزم» شده است. صیانت از مواریث فرهنگی و مآثر تاریخی برایش مهم نیست. اصلا”مسئله نیست و اساسا” موضوعیت ندارد. روی ستونهای تخت جمشید یادگاری حک کنند! نقشه برجستههای عصر ساسانی را آسیب برسانند! کاشی و کتیبه از پیشانی ابنیه تاریخی بر کنند و بغارت برند! به محوطههای باستانی کنند و آثارش را بغارت برند و بتاراج دهند! اموال و اشیاء موزههای کشورش را سرقت کنند! در امانت خیانت کنند. چنانکه در موزه قزوین اتفاق افتاد! مشاهیر و مفاخر کشورش را کشورها و دولتهای جعل تاریخ دوره جدید به نام خود ثبت جهانی کنند! برایش مهم نیست!
زبان طنز هر چند همیشه شیرین نیست. اتفاقا”ریشخند و پوزخند و بسخره گرفتن چیزهای جدی از شاخصههای همین طنزهای ناشیرین و تلخ است. ممکن است بگوئید واقعا” تهیه کنندگان و مجریان برنامه خندوانه اینها همه را میدانند اینها همه را میفهمند. اصلا” و اساسا” اینها همه برایشان مهم است. برایشان مسئله است. چنین دغدغههایی را در دل و در سر دارند. گمان نمیبرم که اصلا” میدانند و اساسا” میفهمند و چنین دغدغههایی را در دل و در سردارند!.
به صراحت و موکدا” میگویم آنها هم خود فاقد چنین دانش و بینش و آگاهی تاریخی هستند هم مخاطبان خود را نیز چنین میبینند و چنین میپندارند. آنچه که برای آنها مهم است و در اولویت قرار میگیرد و اولاست خنداندن مخاطبان و بینندگان آنهاست ؛ البته که خنداندن مخاطبان و بینندگانشان به هر بهایی و با هر هزینه ای؛ و این همان چیزیست که بحق و بجا بمذاق حضرتعالی که مسئولیت سنگین و خطیر موسسه باستان شناسی دانشگاه تهران را برشانه میکشید؛ خوش نیامده است.
هر باستان شناسی به هر میزان به صیانت از مآثر تاریخی و مواریث فرهنگی مُلک و ملت خویش به معنی الاخص و مآثر تاریخی و مواریث فرهنگی جامعه و جهان بشری به معنی الاعم حساستر و جدیتر و مصممتر ، باستان شناستر و در رشته و حرفه و دانش خود فهیمتر وداناتر!
متاسفانه صدا وسیمای ملی که ظاهرا” و در حرف و نه در عمل یک رسانه ملیست در چهار دهه اخیر در تحقیر و تحریف و ترویج تخریب مواریث فرهنگی و مآثر تاریخی کشور آنقدر که با ایران ستیزان همراه و همسو بوده است با ایران دوستان در معرفی و صیانت از مآثر تاریخی و مواریث فرهنگی کشور همدل و همنظر و همپا نبوده است.
حضرتعالی مدیریت موسسه باستان شناسی دانشگاه تهران را بر شانه میکشید دریغ و صد دریغ که تا این زمان حتی یکبار هم مسئولان و مدیران رسانه ملی از شما دعوت بعمل نیاوردهاند که بپرسند؛ موسسه باستان شناسی دانشگاه تهران چگونه موسسه ایست؟ طرحها و برنامهها و اهداف و غایاتش چگونه است؟! اصلا”و اساسا” میراث فرهنگی چیست؟ و ضرورت و حاجتش در صیانت از مواریث فرهنگی در چیست؟اگرچنین نکنیم چه میشود؟ ما حافظان مواریث مدنی و معنوی خویش هستیم یا مواریث ما حافظان فرهنگ و زندگی ما؟ ما از مواریث فرهنگی خویش صیانت میکنیم یا آنکه این مواریث فرهنگی ما هستند که از ما صیانت میکنند و بود و نبود ما در گرو بود و بود آنهاست.
به هر روی ما چه بخواهیم و چه نخواهیم چه بدانیم و چه ندانیم چه بپذیریم و چه نپذیریم موجوداتی فرهنگی هستم. دمی بیفرهنگ و مواریث فرهنگی که بر آن تکیه زدهایم نمیتوانیم زنده و بر پای بایستیم و به جای بمانیم.
تحریف فرهنگ، تخریف فرهنگ، تحقیر فرهنگ، تحقیر و تخریب و تحقیر انسان و انسان بودن اوست. تحقیر نحوه بودنی که سرشتی فرهنگی دارد و فرهنگی ره میسپارد. ما به هر میزان فرهنگیتر زیستهایم انسانیتر زندگی را تجربه کردهایم.
فرهنگ امری کیفی و کیفیت زندگی و نحوه بودن ما در جهان است. یک جامعه و جهان فرهنگ گریز و میراث ستیز جامعه و جهان انسان ستیز هم هست. تصادفی نیست که هول انگیز و غم انگیز و پر خسارت و پر تلفاتترین دورههای تاریخی را در هنگامه افول نظامهای ارزشی و انحطاط فرهنگی و حیات معنوی جامعهها زیسته و آزمودهایم. آنچه در برنامه نمایش سخیف خندوانه درباره مواریث فرهنگی کشور دیدیم و شنیدیم تصویری از قانقاریای فرهنگیست که با آن دست و پنجه میفشاریم.
یادداشت دکتر حکمت اله ملاصالحی درباره پژوهشگاه میراث فرهنگی
یادداشت دکتر حکمت اله ملاصالحی درباره گزینه وزارت میراث فرهنگی
هشدارهای استاد دکتر حکمت الله ملاصالحی درباره وزارت میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری
فرهنگی ,مواریث ,تاریخی ,باستان ,شناسی ,مآثر ,مواریث فرهنگی ,مآثر تاریخی ,باستان شناسی ,دانشگاه تهران ,و مواریث ,شناسی دانشگاه تهران ,باستان شناسی دانشگاه ,موسسه باستان شناسی ,درباره مواریث فرهنگی
درباره این سایت